Wednesday, June 19, 2013

th

سودای جدید روسپیان و کلاهبرداران: بازاریابی سکس در فیسبوک


در متنی که می‌خوانید عبارات و اصطلاحات توسط افرادی که ارسال شده را به عمد تغییر نداده‌ایم تا حال و هوا و "فرهنگ" دنیای موردبحث بهتر نمایانده شود. بدیهی است، انتشار مطلب به هیچ عنوان به معنای تأیید عمل نیست.
-ناظران-
تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، کارگران جنسی ایران با این که از هیچ حق و حقوقی و امکانات بهداشتی برخوردار نبودند اما به نوعی پذیرفته شده بودند و حتی در برخی از شهرهای بزرگ محله هایی برای خود داشتند، مانند «شهرنو»ی تهران که محلۀ متعلق به کارگران جنسی بود. در سال‌های قبل از انقلاب، این محیط بسته اما در عین حال کم و بیش مجاز، فرهنگ و فضای خاص خود را داشت و با شخصیت‌ها و القابی چون «پری بلنده»، افسانه‌ها و تخیلاتی را پیرامون خود شکل می‌داد.
بعد از انقلاب اسلامی، یکی از اولین اتفاقاتی که در شهرهای مختلف ایران افتاد حمله به این محلات و نابودی آنها بود. حتی کسانی مدعی‌اند که اعدام انقلابی برخی از زنان روسپی را به چشم دیده اند.


برخی از کامنت هایی که زیر عکس های یک کارگر جنسی در فیسبوک گذاشته شده است
در آغاز انقلاب، بسیاری از شخصیت های سیاسی که گاه مذهبی نیز بودند با حمله به این محله‌ها و نابودی‌شان مخالفت ‌کردند، اما "شور انقلابی" بر استدلالهای آنها فایق آمد.
می‌گویند هر چیزی که تقاضایی برای آن وجود داشته باشد، ناگزیر، و دیر یا زود عرضه خواهد شد. با موج زاد و ولد پس از انقلاب، ایران به یکی از جوان‌ترین جوامع جهان بدل شد. بدین ترتیب، «مملکت اسلامی» و «جامعه بی طبقه توحیدی» که برخی در رویای ساختن آن بودند، به جامعه‌ای انباشته از تقاضاهای جنسی بدل گردید که بازار کار کارگران جنسی را به سرعت رونق داد.


کاور یکی از صفحات «بازاریابی سکس» در فیسبوک
این پدیده که به طور زیرزمینی و با شتاب رشد کرد، در مرحلۀ نخست با دست به دست شدن شماره تلفن کارگران جنسی در میان محافل دوستان نسل جدید و جوانان ایرانی آغاز گردید و بعد، عرضه و تقاضا به حدی داغ شد که به گفتۀ بعضی شهروندان، می‌شد "با یک چرخ یک ساعته" در سطح شهرهای بزرگ، به آسانی به هدف خود رسید.
اما به ناگهان و با پیشرفت شتابان تکنولوژی در دنیای مجازی و به وجود آمدن پدیده‌ای به نام شبکه های اجتماعی، تجارت جنسی نیز تغییر مدار داد و به این شبکه‌ها وارد شد.
اولین نمونه های "بازاریابی" یا مشتری‌یابی خدمات جنسی در ایران به زمان پدر بزرگ شبکه اجتماعی امروزی، یعنی «یاهو 360» برمی‌گردد.
کارگران جنسی با بازکردن حساب‌های کاربری و انتشار چند عکس پرعشوۀ برهنه و نیمه‌برهنه، از مشتری‌ها «شارژ» تلفن همراه تقاضا می‌کردند.
معامله به همین راحتی جوش می‌خورد: شارژ تلفن همراه دریافت می‌شد، آدرس «مکان» تعیین می‌شد، پول هم که قبلا پرداخت شده بود. والسلام..


کاور یکی دیگر از صفحاتی که در «بازاریابی» سکس در ایران مشغول است
زمان گذشت، و یک روز صبح که آدم‌ها از خواب بیدار شدند، دیدند جوانی به اسم مارک زوکربرگ، موسس فیس‌بوک، معروف‌ترین انسان روی کره زمین شده و از هر هفت نفر در دنیا، یک نفر در فیسبوک حساب (اکانت) باز کرده... از اینجا به بعد، به شهروندان ایرانی هم می‌شد گفت: "به عصر بازاریابی خدمات جنسی در فیسبوک خوش آمدید".
با این که طبق قوانین فیس‌بوک، انتشار محتویات پورنوگرافیک بسیار محدود، و تبلیغ آن اساسا ممنوع است، اما به نظر می‌رسد مانع زبان باعث شده تا این بده و بستان داغ سکس در فیسبوک به زبان فارسی، از نظر مدیران آن پنهان بماند و منطق عرضه و تقاضا همچنان با خشونت تمام به کار خود ادامه دهد: شبکۀ فیسبوک پر است از صفحاتی با نام‌هایی همچون:**ده، **ده خونه، **sexده، **ده ایرانی، نازنین **ده و بسیاری نام های زنانه دیگر با پسوند **ده ، که در این زمینه سخت فعالند.
البته سایت های فراوان دیگری نیز وجود دارند که با عنوان صیغه و ازدواج موقت در بازار خدمات جنسی مشغولند. البته هدف این گونه سایت‌ها، قشرهای مذهبی جامعه‌اند که این نوع اقدامات را با «رعایت مسایل شرعی» انجام می‌دهند...



شرکت کننده


«خودش را میفروشد تا خواهرش خودفروشی نکند...»

فرهاد مرد جوانی است که «به دلایلی» از تمام جزییات صنعت زیرزمینی سکس در ایران به خوبی خبر دارد.

روند کار اول این بود که مثلا سال ها پیش در شبکه اجتماعی «یاهو 360» و بعدها در فیسبوک، خانم‌ها شارژ تلفن همراه را می‌گرفتند و کار تمام بود.
اما بعدها کسانی که اکثراً پسر بودند، عکس‌های صفحه‌های خانم‌ها را «سیو» می‌کردند و بعد صفحه‌های جعلی درست می‌کردند و کم‌کم بازار تقلب داغ شد.
به این معنا که کلاهبردار شارژ تلفن همراه را می‌گرفت و دیگر هیچ خبری از او نمی‌شد. البته باید بگویم هنوز هم تعدادی هستند که به این شکل کار می‌کنند اما تعدادشان
کم شده است.


یکی از کارگران جنسی که در فیسبوک به دنبال مشتری میگردد و شرایط خود را در یک پست فیسبوکی منتشر کرده است
نحوه کار خانم‌ها هم انواع و اقسام مختلف دارد. مثلا برخی هستند که به «پارتی‌رو» معروف‌اند و در پارتی‌های بزرگ دنبال مشتری می‌گردند. عده‌ای به «شب‌خواب» معروف هستند که قیمت‌شان از معمولی‌ها بیشتر است و تمام شب را می‌مانند.
قبلا می‌شد به بسیاری از این نوع صفحه‌های فیسبوک و یاهو 360 اعتماد کرد اما حالا دیگر قابل اعتماد نیستند چرا که مراجعه‌کننده زیاد شده و دیگر نمی‌توان به راحتی مشتری را شناخت. همینطور دیگر نمی‌توانی مطمئن باشی کسی که شارژ را برایش میفرستی واقعا از این خانم‌ها باشد.
این نوع صفحه‌ها در فیس‌بوک که می‌گویند من **ده ام و شماره بدهید تا زنگ بزنم دیگر قابل اعتماد نیست. اساسا رسیدن به هدف از طریق شبکه‌های اجتماعی کار بسیار سختی است.


به همین خاطر است که هم خانم‌ها و هم مشتری‌ها دوباره به شیوه‌های سنتی روی آورده اند و حتی "خیابون ایستادن هم دیگه زیاد دیگه توی بورس نیست".
یعنی شماره تلفن‌های این خانم‌ها بین حلقۀ دوستان این دست و آن دست می‌گردد و به این ترتیب مشتری جمع می‌شود.
از طرف دیگر شماره‌های پر زنگ که درآمد زیادی دارد نیز بین خانم‌ها دست به دست می‌شود.
در واقع، مدت مدیدی است که دوباره سیستم تلفنی خیلی طرفدار دارد. مثل قدیم‌ها... مثلا من یک **ده را می‌شناسم و می **م (با او رابطه دارم) و می‌بینم خوب است و شماره را به دیگری می‌دهم. مثلا یک خانمی هست که یک بار با یک دندانپزشک خوابید و بعد بین تعدادی دندانپزشک «دست به دست شد»... جالب است که چند وقت پیش فیلمی دیدم که موضوع آن دقیقا همین بود و کلی تعجب کردم.


مردان زیادی نیز هستند که با انتشار شماره تلفن های خود، از کارگران جنسی میخواهند تا با آنها تماس بگیرند
قیمت ها هم نسبت به چند وقت پیش بسیار تفاوت کرده. مثلا نرخی که سال 90 حدود 50 هزار تومان بود الان دیگر پیدا نمی‌شود. حالا "معمولی‌ها" از صدهزار تومان کمتر نمی‌گیرند. با دویست‌هزار تومان می‌توان «یک حال خوب کرد» و قیمت «شب‌خواب‌ها» حدود 250 تا 300 هزار تومان است.
500 هزار تومانی‌ها هم «با کلاس‌ها» هستند که با «مایه‌دارهای بالای شهر می‌روند.»
خانم‌هایی که برای خارجی‌ها، فوتبالیست‌ها و این دست مشتری‌ها برده می‌شوند، از یک میلیون تومان به بالا هستند.
با این که میزان درآمد این خانم‌ها بسیار متفاوت است اما معمولا درآمد بدی ندارند. خیلی‌ها بعد از چند سال کار توانسته‌اند ماشین یا حتی ماشین‌های مدل بالا بخرند. درآمد خانمی که خوب کار کند چیزی حدود پنج میلیون تومان هم می‌شود.


عکسی که یکی از کارگران جنسی از خود، در یک صفحه فیسبوکی منتشر کرده است
نحوه تبدیل شارژهای تلفن موبایل به پول هم به این شکل است که خانم‌ها شارژها را نگاه می‌دارند و مثلا وقتی یک میلیون تومان شد به مغازه‌های خدمات و خرید و فروش موبایل می‌فروشند.
این بخش از کار هم شبکه خاص خود را دارد. مغازه‌هایی که این شارژها را می‌خرند مغازه‌های خاصی هستند و خانم‌ها غالبا به صاحبان این مغازه‌ها هم «یه حالی می‌دهند». خانم‌ها این شارژها را به فروشنده‌های ثابت می‌فروشند و مغازه‌ها هم معمولاً از خانم‌های ثابت این شارژها را میخرند.
آنهایی که به کشورهای خارجی مثل قطر و امارات می‌روند شبکه‌های بسیار مخوفی دارند که داستان آنها اساسا و به طور کامل متفاوت است.
من خودم شرکتی در خیابان میرداماد می‌شناسم که در کنار کار واردات لپ‌تاپ، در کار صادرات خانم به قطر هم هست.


این صفحات گاهی با انتشار عکس هایی مدعی میشوند، کاربران میتوانند با شرایطی که اعلام میشود با فرد مورد نظر روابط جنسی داشته باشند
البته به این معنا نیست که همه این خانم ها زندگی رویایی دارند، بسیاری از آنها شوهر، برادر، پدر و یا مادر معتاد دارند و خرج اعتیاد می‌دهند.
برخی هم هستند که **ده شده‌اند تا از **ده شدن خواهران خود جلوگیری کنند. اما کسانی که مثل داستان‌های «فیلم فارسی» این‌کاره شده‌اند زیاد نیستند.
می‌شود گفت شکل و موقعیت این خانم ها طی سال‌های اخیر عوض شده است. خانم‌هایی داریم که لیسانس و فوق لیسانس دارند اما به این کار مشغولند. حتی برای بسیاری از خانم‌ها "این کارها" شغل دوم به حساب می‌آید. یعنی کار اصلی آنها چیز دیگری است اما برای افزایش درآمد، این کار را هم نیمه وقت انجام می‌دهند...





«تا به حال از فیسبوک مشتری نگرفته‌ام»

تینا یکی از دخترانی است که به گفته خودش برای کسب درآمد "سکس می‌کند":

من مدت‌ها است که به دلایلی با خانواده خودم زندگی نمی‌کنم. با یکی از دوستانم در یک آپارتمان زندگی می‌کنیم و برای پول درآوردن «سکس می‌کنیم.»
من تازه در فیس‌بوک یک حساب باز کرده‌ام و تا به حال از فیسبوک مشتری نگرفته‌ام. کسانی که مشتری‌ام هستند خودشان برایم مشتری‌های جدید پیدا می‌کنند و البته گاهی هم من با دوستانم در پارک‌ها می‌نشینم و مشتری خودش می‌آید.


من معمولا از مشتری‌هایم دویست‌هزار تومان می‌گیرم اما اگر سن‌شان بیشتر باشد قیمت را بیشتر می‌کنم، البته قیمت به چیزهای دیگری هم بستگی دارد.
من حدوداً ماهانه بیشتر از یک میلیون درآمد دارم، البته خیلی هم کار نمی‌کنم.

Monday, June 10, 2013

آقای مربوطه!

آقای مربوطه!







به نظرم "آقای مربوطه" را همه خانواده ها دوست داشتند. سریالی که هر شب به مدت پنج - شش دقیقه در قالب طنز به مسایل و مشکلات اجتماعی می پرداخت. بهزاد اشتیاقی و همسرش فرشته مهبان که سابقه زیادی در نمایش های تلویزیونی داشتند، بازیگران اصلی "آقای مربوطه" بودند. فرشته مهبان دختر زنده یاد فرخ لقا هوشمند (مادر صمد آقا!) و مجری برنامه کودک (بچه ها، بچه ها و خانم جدول) بود.





یکی از قسمت های سریال "آقای مربوطه":
دانلود

امتیاز بدهید