Tuesday, July 29, 2008

شارون تیت

شارون تیت

افسانه شیرینی که به تلخی پایان یافت


هفته گذشته خبر کشته شدن شارون تیت ستاره بلوند آمریکایی در جریان یک جنایت فجیع و رعب انگیز ،نه تنها محافل هنری ،بلکه تمامی مردم دنیا را به شدت تکان داد و شک نیست که این بیشتر بخاطر نحوه رقت آور و تنفرانگیز جنایت بوده است .
شارون معصوم را در حالیکه هشت ماهه حامله بود ،پس از اینکه همراه با یک زن و سه مرد دیگر توسط ضربات چاقو و شلیک گلوله های مرگ زا به قتل رسانده بودند ،در اطاق خودش به دار آویخته بودند تا هرچه بیشتر شهوات حیوان صفتی و درنده خویی خود را ارضاء کنند .
شارون بسیار کوشید تا توانست پدرش را راضی سازد تا به وی اجازه شرکت در فیلم ها را بدهد و ای کاش پدرش این اجازه را هیچگاه نمی داد و شارون هرگز به سینما راه نمی یافت زیرا که در اینصورت ،شاید اکنون نیز می توانستیم بارقه حیات و امید به زندگی را در آن چشمان درشت میشی ببینیم و آن پیکر مرمرینش که یک رشته گیسوی بلوند خاکستری همچون یک تاج مرصع بربام آن می درخشید ،شاید اکنون نیز می خرامید .
شارون را " ریچارد بیمز "و " مارتین ریت "به هنگام ساختن فیلم " ماجراهای یک مرد جوان "تشویق به آزمودن شانس خود در زمینه سینما نمودند و این مربوط به زمانی بود که آنها در ونیز سرگرم ساختن فیلم مذکور بودند و خانواده "تیت "بخاطر ماموریت پدر شارون ،با اکیپ سازنده آن فیلم آشنا شدند .
شارون کارش را علی رغم مخالفت پدرش و محدودیت هایی که او برایش بوجود آورده بود ،به شرکت در یک سری فیلم های نه چندان با اهمیت تلویزیونی پرداخت .تا اینکه یکروز " مارتین راسن هوف "تهیه کننده شهیر و متنفذ هالیوود اورا حین بازی در یکی از اپیزودهای همین سریال های تلویزیونی دید و باوی که دچار یک ناباوری غریب شده بود ،یک قرداد هفت ساله به انعقاد رساند و اورا تحت تعلیم گرفت .
شارون طی دوره کارآموزی خود ،کلاس های مختلفی را در رشته های آواز ،رقص ،دکلمه ،تربیت بدنی ،آرایش ،مد ولباس ،و هنرهای دراماتیک گذراند ودر همین اثنا به توصیه راسن هوف با یک اسم مجعول و کلاه گیس مشکی رنگ همچنان به بازی در سریال های تلویزیونی مشغول بود تا مگراز اینطریق تجارب مفیدی بدست آورد .
سرانجام شارون به ایده ال های خود دست یافت وبا چند فیلم قابل توجه بدل به ستاره سینما شد .فیلم "دلربا ،ولی پردردسر " از وی چیزی بجز یک زیبایی نظرگیر و طلسم کننده نشان نداد ولی فیلمهای « چشم شیطان »و « دره عروسکها » قریحه و استعداد هنری اورا نیز به ثبوت رساندند .
شارون سال گذشته با « رومن پولانسکی » فیلمساز جوان و هوشمند لهستانی الاصل ازدواج کرد و این هنگامی بود که آنها باهم فیلم « قاتلین خون آشام » (که درتهران بنام : ببوس ،ولی گازم نگیر به نمایش درآمد )را بازی کردند که البته پولانسکی سمت کارگردانی آنرا نیز داشت .
تنها ثمره عشق شارون و پولانسکی همان طفل هشت ماهه ای بود که هنوز بدنیا نیامده ،ازبین رفت !
بهرحال شارون گلی بود که خیلی زود چیده شد .از او اینک به جز یک یاد چیزی باقی نمانده است .از او که آنهمه شیرین بود و آنهمه دوست داشتنی ...

مجله فیلم وهنر /شماره 6 ،دوره جدید /مرداد 1348


No comments:

امتیاز بدهید